حمیده شهیدی
چکیده
وظیفه مهم نظام قضایی، رسیدگی به دعاوی و شکایتهای حقوقی و کیفری است. پژوهش حاضر به سنخهای مختلف مراجعهکننده به عدلیه پس از مشروطه طی سالهای 1325ق. تا 1329ق. میپردازد. این مقاله بر آن است با اتخاذ رویکردی ...
بیشتر
وظیفه مهم نظام قضایی، رسیدگی به دعاوی و شکایتهای حقوقی و کیفری است. پژوهش حاضر به سنخهای مختلف مراجعهکننده به عدلیه پس از مشروطه طی سالهای 1325ق. تا 1329ق. میپردازد. این مقاله بر آن است با اتخاذ رویکردی کیفی و با توجه به ماهیت منابع آرشیوی با شیوۀ توصیفی-تحلیلی، سنخهای مختلف مراجعهکننده به عدلیه را شناسایی و موردتحلیل قرار دهد. یافتهها نشان میدهد، سنخهای مختلفی که به عدلیه مراجعه میکردند، بهطور عمده شهرنشین بودند. حداقل طی سالهای نخستِ مشروطه برای گسترش عدلیه در میان جمعیت غیرشهری اهتمامی مشاهده نمیشود. با بررسی دعاوی حقوقی میان سنخهای مختلف، مسائل مالی بیشترین اختلافات را شامل میشد. اگرچه دعاوی ملکی شامل تمام سنخهای اجتماعی است، اما گستردگی یا محدود بودن ملکِ موردِ ادعا، ارتباط مستقیمی به وابستگی فرد به نوع سنخ اجتماعی خود دارد، بهطوریکه اختلاف بر سر املاک گسترده، نشاندهنده وابستگی فرد مذکور به گروه نخست یا تجار بزرگ است. آنچه در دعاوی جزایی این دوره موردتوجه قرار میگیرد، پدیده جعل اسناد است که بهطور عمده اشراف و وابستگان حکومتی درگیر آن بودند. این امر به نبود قباله درست و نامشخص بودن حدود املاک بازمیگردد. اگرچه رفتارهای فراقانونی از افراد وابسته به کانونهای سنتی قدرت مشاهده میشود، اما مصادیق ذکرشده در اسناد در مقابله با آنان قابلملاحظه است.