مینا معینی
چکیده
در دو دهه ابتدایی قرن بیستم میلادی، حوادثی همچون انقلاب مشروطه و جنگ جهانی اول، سبب وقوع بحرانهای سیاسی و اجتماعی در حیات سیاسی و اجتماعی حکومت قاجار شد که بارزترین نتیجه آن، افزایش ناامنی در جادهها ...
بیشتر
در دو دهه ابتدایی قرن بیستم میلادی، حوادثی همچون انقلاب مشروطه و جنگ جهانی اول، سبب وقوع بحرانهای سیاسی و اجتماعی در حیات سیاسی و اجتماعی حکومت قاجار شد که بارزترین نتیجه آن، افزایش ناامنی در جادهها و مسیرهای ارتباطی سراسر کشور بود. این مسئله، هم برای اتباع ایران و هم خارجیانی که از این راهها رفتوآمد میکردند و مالالتجارههای خود را حمل مینمودند، بسیار مشکلساز شد. در این میان، ناامنی در منطقه قائنات و سیستان که از قرن نوزدهم میلادی موردتوجه کشورهای استعمارگر، بهویژه بریتانیا قرارگرفته بود، بیشازپیش اهمیت یافت. بریتانیا به سبب اهداف و منافع مهمی که در هند داشت، ناگزیر به نفوذ در مناطق شرقی ایران شد تا بدینوسیله از مستعمره ارزشمندش در مقابل روسیه دفاع کند، اما به دنبال افزایش ناامنی و راهزنی در جادههای این مناطق، بریتانیاییها با چالش جدیدی روبرو شدند. ازآنجاکه سیستان و قائنات در مسیر مهمترین راههای تجاری و ارتباطی جنوب شرق قرار داشتند و در این دوره اهمیت ویژهای در معادلات نیروهای خارجی یافتند، در این پژوهش تلاش شده ناامنیها و غارتها در مسیرهای ارتباطی این مناطق و واکنش بریتانیا در قبال آن، موردبررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با تکیهبر اسناد و منابع کتابخانهای و روش توصیفی-تحلیلی تلاش دارد به بررسی موضوع بپردازد. مبنی بر یافتهها، به نظر میرسد که راهزنیها، همواره کاروانهای ایرانی و خارجی را مورد تهدید قرار میداده و خسارتهای عمدهای به مردم محلی و اتباع خارجی وارد میآورده و در مقابل بریتانیاییها برای دفاع از اتباع خویش به مقابله با اشرار و سارقین و ایجاد امنیت در منطقه میپرداختند، هرچند که گاهی بر اساس منافعشان، خود به تحریک راهزنان دست میزدند. نتیجهگیری عبارت است از اینکه بریتانیا در برخورد با مسئله امنیت در منطقه قائنات و سیستان رفتاری دوگانه و متضاد داشت. به این معنا که هم به سرکوب راهزنان میپرداخت و هم با حمایت و استفاده از آنان تلاش میکرد به اهداف و مقاصد موردنظر خود دست یابد.